شاهنامه فردوسی
«مهرنوش» در شاهنامه فردوسی
یکی نام بهمن دوم مهرنوش
سیم نام او بد دلافروز طوش
چو نوشاذر و بهمن و مهرنوش
برفتند یکسر پر از جنگ و جوش
برادرش گریان و دل پر ز جوش
جوانی که بد نام او مهرنوش
برآویخت با او همی مهرنوش
دو رویه ز لشکر برآمد خروش
در آوردگه تیز شد مهرنوش
نبودش همی با فرامرز توش
دو پور تو نوشآذر و مهرنوش
به خواری به سگزی سپردند هوش
چو تابوت نوشآذر و مهرنوش
ببینی تو در آز چندین مکوش
دو جنگی چو نوشآذر و مهرنوش
که از درد ایشان برآمد خروش
بدین داستان زد یکی مهرنوش
پرستار با هوش و پشمینه پوش
چو بنشست گریان بشد مهرنوش
پر از درد با ناله و با خروش