شاهنامه فردوسی
«آرش» در شاهنامه فردوسی
نخستین چو کاووس باآفرین
کی آرش دوم و دگر کی پشین
گر از تخم کی آرش و کی پشین
بخواهد به شادی کند آفرین
به خان کی آرش همان نیز هست
ز هر سو بیرای و بپساو دست
وزو نیوتر آرش رزم زن
بهر کار پیروز و لشکر شکن
منوچهر آرش نگهدارشان
گه نام جستن سپهدارشان
بزرگان که از تخم آرش بدند
دلیر و سبکسار و سرکش بدند
چو نرسی و چون اورمزد بزرگ
چو آرش که بد نامدار سترگ
جوان بیهنر سخت ناخوش بود
اگر چند فرزند آرش بود
که بد شاه هنگام آرش بگوی
سرآید مگر بر من این گفت وگوی
ندانی که آرش ورا بنده بود
بفرمان و رایش سرافکنده بود
چو آرش که بردی به فرسنگ تیر
چو پیروزگر قارن شیرگیر