شاهنامه فردوسی
«ریونیز» در شاهنامه فردوسی
میان را ببست اندران ریونیز
همی زان نبردش سرآمد قفیز
چو از دور نزدیک شد ریونیز
بزه برکشید آن خمانیده شیز
که جفتست با خواهر ریونیز
بکین آمدست این جهانجوی نیز
همان نیز داماد او ریونیز
نبود از بد بخت مانند چیز
نه فرزند کاوسکی ریونیز
بجنگ اندرون کشته شد زار نیز
چو در پیش او کشته شد ریونیز
زرسپ آن جوان سرافراز نیز
بویژه ز بهرام وز ریونیز
همی جان خویشم نیاید بچیز
ز تخم زرسپ آنک بودند نیز
چو بهرام شیراوژن و ریونیز
چو بهرام و چون ساوه و ریونیز
کسی کو سرافراز بودند نیز